ممکن که کند غیر من این ناشدنی را
یعنی شکند هیبت دیوار منی را
دیوار منی را که میان من و مقصود
انداخته این فاصله اهرمنی را
این فاصله غفلت و افسوس که بگذاشت
از کف بدهم فرصت نایافتنی را
در تور تو این ماهی لغزنده نماند
مادام که واقف نشوی فوت و فنی را
بر عزم خلیلانه چه آمد که نیازست
تجدید کند خاطره بت شکنی را
آن را که بیابان طلب پای نفرسود
باور نکند سعی اویس قرنی را
شیرینی عشق است که اسطوره بسازد
فرهاد چه داند هنر کوه کنی را
آلاله چو بیند علم غیرت عشاق
از یاد برد دعوی خونین کفنی را
:: موضوعات مرتبط:
کلبه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 526
|
امتیاز مطلب : 226
|
تعداد امتیازدهندگان : 58
|
مجموع امتیاز : 58